آیا محمد مردی پدوفیلی (کودک‌باز) بود؟


برای پاسخ به این پرسش نخست باید تعریف درستی از پدیده‌ی کودک‌بازی داشت، باید دانسته شود که کودک‌بازی با بچه‌بازی تفاوت دارد، در پدوفیلیا شخص به داشتن سکس با کودکان(دختر یا پسر) علاقه دارد در حالی که مرد بچه‌باز تنها به کودکان پسر علاقه دارد.
پدوفیلیا شامل تحریک شدن مکرر جنسی و یا احساس نیاز و هوس کردن و برانگیخته شدن احساسات جنسی در قبال کودک و یا کودکان است. بیمار پدوفیل باید بیش از ۱۶ سال سن داشته باشد و تحریک جنسی باید مربوط به کودک با سن کمتر از 16 سال باشد. اختلاف سنی بین بیمار و شخص محرک باید حداقل ۵ سال باشد تا شامل تعریف پدوفیلیا بشود. (نقل از ویکی پدیا)
شخص پدوفیلی لازم نیست با کودکان مختلف رابطه داشته باشد، کافی است که او یک بار با کودکی رابطه‌ی سکس برقرار نماید و در نتیجه میل به داشتن سکس با کودکان در او بیشتر و چنین رابطه‌ای لذتبخش‌تر خواهد بود.

اکنون رفتار محمد را در این زمینه مورد بررسی قرارمی‌دهیم.
قرآن کتابی است که محمد ابن عبدالله آن را به خدائی به نام الله نسبت داده است؛ پس قرآن نمود افکار اوست، او در این کتاب مجوز ازدواج دخترانی را صادر کرده است که هنوز پریود نشده‌اند، اگر مغالطه‌ی رشد دختران در سرزمین عربستان را بپذیریم، پس باید قبول کنیم که دختران در این مناطق زودتر از جاهای سردسیرتر پریود می‌شدند، لذا سن قبل از پریود آنها هم باید از سن سایر دختران و آنچه که در این زمینه متعارف است، کوچکتر باشد؛ اگر هم کوچکتر نباشد، باز دختر قبل از پریود کودک محسوب خواهد شد، قرآن بیان می‌نماید که اگر شما دختری که هنوز پریود نشده است را طلاق دادید، باید آنان مانند سایر زنان {کسانیکه از پریود ناامید شدند( زنان یائسه) و همچنین زنان حامله} از ازدواج خودداری نمایند. در مورد زنان یائسه و دخترانی که هنوز پریود نشده‌اند، باید سه ماه برای اطمینان از عدم حاملگی صبر نمایند:
وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِن نِّسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُوْلَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا (طلاق/4) و (اگر طلاق دادید) آن زنانتان كه از پریود نوميد شدند اگر (در پریود شدنشان)شك داريد، عده‌ی آنان سه ماه است و (دخترانى) كه (هنوز) پریود نشده‌اند. و زنان آبستن مدتشان اين است كه وضع حمل كنند و هر كس از الله بترسد، براى او در كارش آسانی می‌گرداند.( این آیه مدنی است)

آیا محمد با دختری ازدواج نموده است که هنوز پریود نشده بود؟
یکی از همسران محمد عایشه است؛ سن او در هنگان ازدواج با محمد 9 سال بود، اما منابع تناریخی در این زمینه:
در این حدیث‌ بیان شده که عمر عایشه 9 سال بود است:
حدثنا معلى بن أسد: حدثنا وهيب، عن هشام بن عروة، عن عائشة: أن النبي صلى الله عليه وسلم تزوجها وهي بنت ست سنين، وبنى بها وهي بنت تسع سنين.وقال هشام: وأنبئت أنها كانت عنده تسع سنين.( صحیح بخاری/کتاب نکاح/باب تزویج الاب ابنته من الامام)

در اینجا نیز عمر او بین 7 و 9 سالگی بیان شده که گفته شده 9 سال درست‌تر است:
حدثنا قبيصة بن عقبة: حدثنا سفيان، عن هشام بن عروة، عن عروة قال:تزوج النبي صلى الله عليه وسلم عائشة وهي ابنة ست سنين، وبنى بها وهي ابنة تسع، ومكثت عنده تسعا. (صحیح بخاری/ کتاب نکاح/ باب بنی بامرأه و هی بنت تسع سنین)

در این حدیث او با کودکان هم‌سن و سالی که برای بازی نزد او می‌آمدند، در حضور محمد بازی کرده است:
حدثنا يحيى بن يحيى. أخبرنا عبدالعزيز بن محمد عن هشام بن عروة، عن أبيه، عن عائشة: أنها كانت تلعب بالبنات عند رسول الله صلى الله عليه وسلم. قالت: وكانت تأتيني صواحبي. فكن ينقمعن من رسول الله صلى الله عليه وسلم. قالت: فكان رسول الله صلى الله عليه وسلم يسربهن إلي. (صحیح مسلم/ کتاب نکاح/بابا تزویج الاب، البکر الصغیره)

و خلاصه بیان شده که محمد با عایشه در سن در سن 7 سالگی او ازدواج نمود و در سن 9 سالگی اولین سکس با وی را تجربه کرده است(زفاف)، عایشه در هنگام مرگ محمد در حدود 18 ساله بوده است:
وحدثنا عبد بن حميد. أخبرنا عبدالرزاق. أخبرنا معمر عن الزهري، عن عروة، عن عائشة ؛ أن النبي صلى الله عليه وسلم تزوجها وهي بنت سبع سنين. وزفت إليه وهي بنت تسع سنين. ولعبها معها. ومات عنها وهي بنت ثمان عشرة. (صحیح مسلم/ کتاب نکاح/بابا تزویج الاب، البکر الصغیره)


عروه بن زبیر به مالک بن مروان چنین نوشت: درباره‌ی خدیجه دختر خویلد (نخستین همسر محمد) از من پرسید بودی که چه وقت درگذشت؟ وفات وی سه ( 3 ) سال یا نزدیک به سه سال پیش از هجرت پیغمبر بود و پس از وفات خدیجه، عایشه را عقد کرد، پیغمبر دوبار عایشه را دیده بود و به او می‌گفتند: "این زن تو است" عایشه ان وقت شش ( 6 ) سال داشت. هنگامی که پیغمبر به مدینه هجرت کرد با عایشه زفاف کرد و هنگام زفاف عایشه نه ( 9 ) سال داشت.

هشام بن محمد گوید: پیغمبر عایشه دختر ابوبکر را به زنی گرفت، نام ابوبکر عتیق بود و او پسر ابی قحافه بود و نام ابی‌قحافه عثمان بود، پیغمبر سه ( 3 ) سال پیش از هجرت مدینه عایشه را عقد کرد. آن وقت هفت ( 7 ) ساله بود، و پس از هجرت مدینه در ماه شوال با وی زفاف کرد، آن وقت عایشه ( 9 ) ساله بود و چون پیغمبر درگذشت، هیجده ( 18 ) ساله بود. پیغمبر زن دوشیزه‌ای جز عایشه نگرفت.
تاریخ طبری/ صفحه 1292/ ترجمه ابوالقاسم پاینده

نوشته‌های بالا برگرفته از معتبرترین منابع حدیث اسلامی است، بنابراین بر طبق آنچه که مشاهده می‌گردد و با توجه به معیار پذیرفته شده‌ی امروزی، کل دوران هم‌خوابگی محمد با عایشه در سنین کودکی او بوده است. محمد همواره به عایشه علاقه‌ی زیادی داشت و حتی نمی‌توانست در هنگام جنگ هم از او دست بکشد، در جنگ با قبیله‌ی بنی مصطلق نیز که آن واقعه‌ی معروف گم شدن عایشه رخ داد، محمد تمام شواهد را نادیده گرفت و او را نزد خویش نگه داشت(شرح مفصل در اینجا).
اما آیا محمد از قدرت جنسی زیادی بهره می‌برد، او او انسان غیر عادی در این زمینه بود؟
چرا این همه به سکس اهمیت می‌داد؟
آیا انسانی که پدوفیلیا باشد، در سکس تنوع طلب است؟
چرا او با مشاهده‌ی بدن لخت عروسش(زن پسرخوانده‌اش که در آن زمان مانند پسر وی بود) عاشق او شد؟
چرا او علاقه داشت که با زنان معروف و همچنین زنان به غنیمت گرفته شده‌ی رؤسای قبایل ازدواج نماید؟
به این حدیث توجه نماید که مسلمانان زمان محمد چه تصوری از قدرت جنسی غیر عادی او داشتند:
أنس بن مالك قال كان النبي صلى الله عليه وسلم يدور على نسائه في الساعة الواحدة من الليل والنهار وهن إحدى عشرة قال قلت لأنس أوكان يطيقه قال كنا نتحدث أنه أعطي قوة ثلاثين (صحیح بخاری/باب غسل(
این حدیث بدان معناست که در آن زمان تصور می‌کردند او قدرت جنسی سی مرد را دارد.
محمد با توجه به علاقه‌ای که به دختران کم سن و سال داشته است است؛ حتی در بهشت هم برای خود و سایر مؤمنان سکس با چنین دخترانی را نوید داده است، او از بچه‌بازان هم غافل نبوده و برای آنان غلمان در نظر گرفته است.
قطع به یقین پاسخ به این پرسشها می‌تواند راهی برای بهتر شناخته شدن این شخصیت باشد؛ ولی آنچه که مسلم است، او به عایشه بیشتر از سایر زنان علاقه داشت و در هنگام مرگش نیز سرش بر روی شانه‌ی عایشه بود و در اتاق وی همراه ابوبکر و عمر دفن گردید.

هیچ نظری موجود نیست: