هدایت یا گمراهی؟ این است حقیقت اسلام!
کل تاریخ اسلام در این کاریکاتور کینو خلاصه شده است:
توصیه های مبارزات رهایی بخش
اهداف اساسی جنبش
اگر سه هدف زیر شعار اعتراضات و سرلوحه قیام مردم نباشد مردم تبدیل به عمله ای در جهت ایجاد ساختار پیچیده تری از اولیگارشی و دیکتاتوری خواهند شد که براندازی آن مشکل تر خواهد بود.
1) حاکمیت حقوق بشر
2) سکولاریسم
3) دموکراسی
روش های مبارزه
باید توجه داشت حرکتهای بدون سازماندهی و بدون فکر فقط انرژی مردم را تلف خواهد کرد و در حقیقت بسود حاکمیت خواهد بود.
حرکات کوچک و مستمر بهتر از یک راهپیمایی چند هزار نفره است که معترضین را در خطر دستگیری و قتل و شکنجه قرار میدهد.
منعیات:
لطفا از آتش زدن و تخریب اماکن عمومی نظیر مسجد و بانک و اتوبوس و پمپ بنزین خودداری کنید چون اینها اموال عمومی است و از تخریب اینها کک خامنه ای و تروریستهایش نمی گزد بلکه خوشحال هم می شود. تخریب اموال عمومی بهانه تبلیغاتی به رژیم می دهد تا آن دسته از مردم را که ابله و نادان و ساده لوح هستند بر ضد شما برانگیزانند و شما را مخرب اموال مردم معرفی کرده در مجامع بین المللی نیز فرصتی برای توجیه کردن خشونت خود پیدا کنند.
چند روش مبارزه کم خطر
1) اکنون رنگ سبز به عنوان نماد انقلاب جدید است:
· به آنتن اتومبیل خود روبان سبز ببندید
· کاغذهای سبز رنگ به دیوارهای خیابان بچسبانید بدون شعار!!
· رنگ روغنی سبز بصورت قوطی و قلمو یا اسپری بخرید و اتومبیلهای دولتی را بصورت نامنظم و مغشوش سبز رنگ کنید مثلا اتومبیلهای پلیس، اورژانس، آشغالبرهای شهرداری، اتوبوسها و مترو
· روی در مساجد و بسیج ضربدر سبز بزنید
· در کف پارک ها و خیبان ها با اسپری سبز بنویسید جنبش سبز.
2) روی اسکناسها علیه خامنه ای و حکومت شعار بنویسید مثلا 40 اسکناس از بین یک بسته 100 تایی.
مثلا بنویسید مرگ بر خامنه ای، مرگ بر جمهوری اسلامی
ولی بهتر است شعارهای ملایم تری بنویسید:
درود بر دموکراسی
سکولاریسم پیروز است
حقوق بشر باید بر ایران حاکم شود.
3) در کوه ها روی صخره ها شعار علیه حکومت بنویسید البته جایی بنویسید که از دور نتوانند شما را تحت تعقیب قرار دهند.
4) یکی از بهترین نقاط اعتراض استادیوم ها است. معترضین بلیطهای مسابقات فوتبال حتی مسابقات بین تیم های آخر جدول را تهیه کرده :
· با لباس و پرچم سبز و روبنده و نقاب سبز به استادیوم بروید
· اگر می توانید گروه های 100 نفری تشکیل دهید در استادیوم به شعارهای فوتبالی!!! (شیر سماور و ...) علیه مقامات حکومتی بپردازید
· در روی سیمان سکوی استادیوم با رنگ سبز علیه ملایان شعار بنویسید.
5) اسکادران موتور سوار:
· پلاک های موتور را باز کرده به اسپری فلفل و چوب و پتک کوچک مجهز شوید (پتک را به صورت و کله و گردن مهاجم نزنید!!) و در شب این عملیات را انجام دهید. دستکش دست کنید تا اثر انگشتی در هنگام درگیری باقی نگذارید.
· دو اسکادران موتور سوار شوید مثلا دو گروه 4 موتوره هر موتور دو ترک. ترک نشینان مجهز به چوب و پتک و اسپری فلفل. اسکادران عقبی با فاصله 500 متر از اسکادران اول حرکت کند.
· قبل از عملیات مسیر ها را بررسی کنید ببینید کدام در رو دارد کدام فقط برای موتور دررو دارد و برای ماشین ندارد و حتی از چاله چوله های خیابان هم با خبر شوید
· در ساعاتی غیر از ساعت 10 که الله اکبر می گویند مثلا در ساعت 12 یا 2 شب در کوچه پس کوچه ها فریاد مرگ بر خامنه ای و شعارهای ضد حکومتی بدهید. اولا صدا در نیمه شب رسا است دوم اینکه هدف برطرف کردن ترس مردم و شکست اقتدار حاکمیت است.
علت اینکه نباید ساعت 10 باشد این است که در این ساعت جهت شناسایی خانه هایی که الله اکبر می گویند بسیج در خیابان حضور دارد دوم اینکه ممکن است شعارهای تند شما برای مردمی که در بامها الله اکبر می گویند مشکل ساز شود.
· هر دفعه یک محله را انتخاب کنید.
· با سرعتی حرکت یا فرار کنید که بتوانید از همدیگر دفاع کنید.
· اگر کسی از گروه شما گیر بسیج افتاد سایرین برگشته و با پتک و اسپری فلفل بسیجی را ناکار کنند.می توانید بجای شعار دادن به شعار نویسی و نصب اعلامیه روی دیوار اقدام کنید.
پس از انقلاب 1357 ایران کنام وحوش شد!
سرلشگر فیروز آبادی در نامه سرگشاده اش به امام زمان اعتراف کرد ایران کنام وحوش شده است :
آری با تمام توان و آمادگی ایستاده‌ایم تا نظام
بماند تا تو از ما خشنود باشی و قلب نازنین نائبت راضی، تا میهن اسلامی ما همچنان
کنام شیران باشد تا شهیدان و امم شهیدان بدانند که راهشان ادامه
دارد.
جنگ ملت و اهریمن
درود بر شما دوستان
به علت عدم دسترسی به اینترنت مدتی قادر به روزآمد کردن وبلاگم نبودم.
جنگ انتصاباتی
بر عکس پیش بینی هایی که میشد مقام عظمای ولایت!؟ احمقانه ترین ایده را در پیش گرفت و فرمان داد تا با تقلب در انتخابات عنتری نژاد را که منفور اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران است به سمت ریاست جمهور منصوب کنند.
ابتدا پیش بینی می کردیم مثل قبل که خاتمی را برای اعاده حیثیت و آبروی نظام اسلامی با تایید رهبر علم کردند این بار موسوی را از توی صندوق در آورند اما جنگ درون حکومتی بر سر قدرت رفت که گلیم حاکمیت را از زیر پای هر دو جناح به زیر بکشد.
البته هنوز اوضاع تحت کنترل است و اگر رهبر کوتاه بیاید و احمدی نژاد کنار برود شانس بقای بیشتری برای نظام اولیگارشی موجود بوجود می آید و در حقیقت این انتصابات و شورش های پس از آن می تواند با سفسطه های آخوندی و تبلیغات حساب شده همگی به پای عشق و علاقه مردم به اسلامیت و جمهوریت نظام گذاشته شود! ( به شعارها توجه کنید! الله اکبر! یاحسین میر حسین ! و...)
حضور میلیونی ملت
در جریان تبلیغات انتخابات متینگ هواداران موسوی در تهران به زحمت به دویست هزار نفر می رسید ولی پس از کودتای انتصاباتی در اولین اعتراض 3 میلیون نفر به بیرون آمدند.
بخشی از معترضین در ابتدا از مخالفین موسوی و کروبی بودند ولی وقتی دیدند درگیری جدی است و وقتی دیدند متحجرترین جناح حزب الله یعنی جناح راست در آستانه ایجاد اختناقی شدید تر از زمان خمینی و زمان خاتمی و در جهت تحکیم منافع تروریستهای اطلاعاتی و امنیتی مسلمان است و کشور در آستانه چپاول همه جانبه است بین بد و بدتر جانب بد را گرفته به خیابانها ریختند.
رفته رفته شعارهای ملت که در هواداری از موسوی بود جنبه عاقلانه به خود گرفته و به سمت شعارهای دموکراسی خواهی و حقوق بشر گسترش یافت.
قتل عام مردم
هزاران کفتار بسیجی و سپاهی برای سرکوب ملت ایران روانه خیابانها شدند و صدها نفر را به شهادت رسانیدند و هزاران نفر را به شکنجه گاه های اسلام ناب محمدی سرازیر کردند.
اما اعتراضات کماکان ادامه دارد.
حیله ملایان ادامه دارد
ملت باید توجه کنند که زندگی و وقت خود را فدای براندازی کفتار و ابقای گرگ و روباه نکنند!
توجه شما عزیزان را به چند نکته درباره این قیام جلب میکنم:
1) هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، هادی غفاری که از اراذل و اوباش زالو صفت حوزه علمیه هستند و مدارک متعددی درباره جنایات این وحوش وجود دارد از جمله رهبران ضد احمدی نژاد هستند که به ترفندهای تبلیغاتی قصد دارند مدیریت و کنترل جنبش را به عهده بگیرند.
2) موسوی خودش کارنامه درخشانی ندارد و مرید خمینی آدم کش بوده است.
3) شعارهای الله اکبر و یاحسین میر حسین و ... بهانه بدست ملایان می دهد که آن را به علاقه مردم به بقای حکومت اسلام ناب محمدی تبلیغ کنند.
4) آیا اصلاح طلب واقعی کسی است که چشم بر جنایات خمینی ببندد و سپس در این قیام خمینی را علم کند که ما می خواهیم مطابق با الگوی خمینی حکومت کنیم؟
در حقیقت باید توجه کنید که کروبی و هاشمی رفسنجانی هم ملا هستند و هم صاحب قدرت در نظام اسلامی یک ملا نمی تواند منادی حقوق بشر باشد چون اسلام یک دین شیطانی است که با عواطف پاک انسانی فاصله داردو اگر یک ملا پیرو جدایی دین و سیاست و حتی پیرو سکولاریسم باشد باز نمی تواند رهبری اصلاحات دموکراتیک و انسانی را به عهده بگیرد چون عقیده اش بر پایه اسلام استوار است.
موسوی هم یک سید است که دل در گرو قوانین متحجرانه اسلام دارد و مطیع و فرمانبردار خمینی سفاک بوده است.
دقت کنید موسوی در جریان تبلیغات انتخاباتی دعوت جلسه ملی مذهبی ها را که روشنفکرترین بخش انقلابیون مسلمان بودند را رد کرد و اعلام کرد اصلا با آنها هیچ کاری نخواهد داشت و هیچ اعتنایی به آنها ندارد! خب! این آقا اگر آزادیخواه بود این چه ژست قدرت طلبانه بود که در زمان قبل از انتخابات گرفت؟
یعنی ایشان قبل از انتخابات اعلام کرد حتی ملی-مذهبی ها در دولت آینده وی یا به عنوان حتی یک شهروند حق چندانی نخواهند داشت و خود دیگر حساب پیروان ادیان دیگر و پیروان کمونیسم و سکولاریسم و دموکراسی و لیبرالیسم و ... را بکنید!
بزرگترین امتیاز این انتصابات این بود که دست تمام جناح ها و مقامات چپ و راست و دست رهبری و سپاه برای مردم ساده لوح نیز رو شد و پایه های تبلیغاتی این نظام در عمل سست و ویران شد.
به علت عدم دسترسی به اینترنت مدتی قادر به روزآمد کردن وبلاگم نبودم.
جنگ انتصاباتی
بر عکس پیش بینی هایی که میشد مقام عظمای ولایت!؟ احمقانه ترین ایده را در پیش گرفت و فرمان داد تا با تقلب در انتخابات عنتری نژاد را که منفور اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران است به سمت ریاست جمهور منصوب کنند.
ابتدا پیش بینی می کردیم مثل قبل که خاتمی را برای اعاده حیثیت و آبروی نظام اسلامی با تایید رهبر علم کردند این بار موسوی را از توی صندوق در آورند اما جنگ درون حکومتی بر سر قدرت رفت که گلیم حاکمیت را از زیر پای هر دو جناح به زیر بکشد.
البته هنوز اوضاع تحت کنترل است و اگر رهبر کوتاه بیاید و احمدی نژاد کنار برود شانس بقای بیشتری برای نظام اولیگارشی موجود بوجود می آید و در حقیقت این انتصابات و شورش های پس از آن می تواند با سفسطه های آخوندی و تبلیغات حساب شده همگی به پای عشق و علاقه مردم به اسلامیت و جمهوریت نظام گذاشته شود! ( به شعارها توجه کنید! الله اکبر! یاحسین میر حسین ! و...)
حضور میلیونی ملت
در جریان تبلیغات انتخابات متینگ هواداران موسوی در تهران به زحمت به دویست هزار نفر می رسید ولی پس از کودتای انتصاباتی در اولین اعتراض 3 میلیون نفر به بیرون آمدند.
بخشی از معترضین در ابتدا از مخالفین موسوی و کروبی بودند ولی وقتی دیدند درگیری جدی است و وقتی دیدند متحجرترین جناح حزب الله یعنی جناح راست در آستانه ایجاد اختناقی شدید تر از زمان خمینی و زمان خاتمی و در جهت تحکیم منافع تروریستهای اطلاعاتی و امنیتی مسلمان است و کشور در آستانه چپاول همه جانبه است بین بد و بدتر جانب بد را گرفته به خیابانها ریختند.
رفته رفته شعارهای ملت که در هواداری از موسوی بود جنبه عاقلانه به خود گرفته و به سمت شعارهای دموکراسی خواهی و حقوق بشر گسترش یافت.
قتل عام مردم
هزاران کفتار بسیجی و سپاهی برای سرکوب ملت ایران روانه خیابانها شدند و صدها نفر را به شهادت رسانیدند و هزاران نفر را به شکنجه گاه های اسلام ناب محمدی سرازیر کردند.
اما اعتراضات کماکان ادامه دارد.
حیله ملایان ادامه دارد
ملت باید توجه کنند که زندگی و وقت خود را فدای براندازی کفتار و ابقای گرگ و روباه نکنند!
توجه شما عزیزان را به چند نکته درباره این قیام جلب میکنم:
1) هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، هادی غفاری که از اراذل و اوباش زالو صفت حوزه علمیه هستند و مدارک متعددی درباره جنایات این وحوش وجود دارد از جمله رهبران ضد احمدی نژاد هستند که به ترفندهای تبلیغاتی قصد دارند مدیریت و کنترل جنبش را به عهده بگیرند.
2) موسوی خودش کارنامه درخشانی ندارد و مرید خمینی آدم کش بوده است.
3) شعارهای الله اکبر و یاحسین میر حسین و ... بهانه بدست ملایان می دهد که آن را به علاقه مردم به بقای حکومت اسلام ناب محمدی تبلیغ کنند.
4) آیا اصلاح طلب واقعی کسی است که چشم بر جنایات خمینی ببندد و سپس در این قیام خمینی را علم کند که ما می خواهیم مطابق با الگوی خمینی حکومت کنیم؟
در حقیقت باید توجه کنید که کروبی و هاشمی رفسنجانی هم ملا هستند و هم صاحب قدرت در نظام اسلامی یک ملا نمی تواند منادی حقوق بشر باشد چون اسلام یک دین شیطانی است که با عواطف پاک انسانی فاصله داردو اگر یک ملا پیرو جدایی دین و سیاست و حتی پیرو سکولاریسم باشد باز نمی تواند رهبری اصلاحات دموکراتیک و انسانی را به عهده بگیرد چون عقیده اش بر پایه اسلام استوار است.
موسوی هم یک سید است که دل در گرو قوانین متحجرانه اسلام دارد و مطیع و فرمانبردار خمینی سفاک بوده است.
دقت کنید موسوی در جریان تبلیغات انتخاباتی دعوت جلسه ملی مذهبی ها را که روشنفکرترین بخش انقلابیون مسلمان بودند را رد کرد و اعلام کرد اصلا با آنها هیچ کاری نخواهد داشت و هیچ اعتنایی به آنها ندارد! خب! این آقا اگر آزادیخواه بود این چه ژست قدرت طلبانه بود که در زمان قبل از انتخابات گرفت؟
یعنی ایشان قبل از انتخابات اعلام کرد حتی ملی-مذهبی ها در دولت آینده وی یا به عنوان حتی یک شهروند حق چندانی نخواهند داشت و خود دیگر حساب پیروان ادیان دیگر و پیروان کمونیسم و سکولاریسم و دموکراسی و لیبرالیسم و ... را بکنید!
بزرگترین امتیاز این انتصابات این بود که دست تمام جناح ها و مقامات چپ و راست و دست رهبری و سپاه برای مردم ساده لوح نیز رو شد و پایه های تبلیغاتی این نظام در عمل سست و ویران شد.
گزارش از حیله جدید انتصابات (انتخابات) جمهوری اسلامی
گزارشگران خارجی گزارش می دهند که به علت هجوم انبوه دوستداران موسوی به خیابانها در خیابانهای تهران ترافیک شدیدی است و همه مردم مشتاق رای دادن به موسوی هستند.
حقیقت چیست؟
1) اولا هر دفعه هوادارن موسوی و احمدی به یک بخش از تهران هجوم می آورند یعنی کسانیکه قبلا تهرانپارس بوده اند اینبار به ستارخان و خیابانهای غرب می آیند. یک نیروی ثابت است که بین محله های تهران در حرکت است.
2) در خیابانهایی که تراکم اتومبیل و ترافیک است از هر هشتاد اتومبیل یک اتومبیل دارای علامات و اعلامیه های انتخاباتی به نفع 4 کاندیدا است که بیشترشان پیروان موسوی هستند اکه یا پوستر موسوی زده اند یا روبان سبز به آنتن و دستگیره در اتومبیل. و در خیابان های خلوت از هر 150 اتومبیل یک اتومبیل دارای علامت انتخابات است.
3) هوادارن موسوی با التماس و خواهش از مردم می خواهند که اجازه دهند روبان یا پوستر به ماشین شان بچشبانند برخی رانندگان مخالفت کرده و برخی موافقت می کنند.
4) پوستر و علامتهای اتومبیل ها به خوبی بیانگر تعداد هواداران است یعنی حداکثر 5 در صد موسوی هوادار دارد و بقیه بسیار کمتر. اکثر مردم فقط تماشاچی هستند و بسیاری از آنان با یاد آوری جنایت دهه 60 موسوی را یک دروغ گو مثل احمدی نژاد می دانند.
5) در کل خیابانهای ستارخان و طالقانی و گیشا و شهرک غرب و کاشانی و بلوارکشاورز که رد می شوی از هر 30 -40 عابر فقط یکی علامت سبز دارد.
علت ترافیک خیابانها
1) هوادارن احمدی و موسوی با اتومبیل و موانع دیگر راه ها را مسدود می کنند و شروع به شعار دادن می کنند. یعنی دو سه اتومبیل با 12 یا 9 نفر آدم به مدت 10 تا 20 دقیقه و گاه 4 – 5 دقیقه راه را مسدود و به نفع موسوی یا احمدی شعار میدهند.
2) پلیس راهنمایی و رانندگی هیچ دخالتی نمی کند
3) به علت این راهبندان ها که در کل یک خیابان به بزرگی ستارخان توسط 7-8 ماشین با مجموعا24 سرنشین انجام میشود بین تقاطع ها گره ایجاد میشود یعنی مردم که 20 دقیقه معطل شعار دادن 6-7 نفر پیرو موسوی شده اند دیگر صبر ندارند و چراغ های راهنمایی را رد می کنند و سر چهار راه ها گره ایجاد میشود و جالب این است که به پلیس راهنمایی دستور داده اند که دخالت نکند. مثلا پلیس می تواند سر چهار راه با جریمه خاطیان یا هدایت اتومبیل ها مانع ترافیک شود. هر 10 دقیقه مسدود کردن عمدی باعث 30 – 40 دقیقه ترافیک میشود. چون مسدود کردن متناوب است در عمل پیروان موسوی و احمدی نژاد هر خیابان بزرگ و اصلی تهران را با کمک 20-30 نفر و 7-8 اتومبیل برای ساعتها مسدود می کنند.
زنجیره انسانی
باتوجه به اینکه فاصله دو دست را به طور متوسط 1 متر می توان حساب کرد درحالیکه عملا 1.5 تا1.8 متر است در یک مسیر 40 کیلومتری در فاصله شمال تا جنوب تهران ( عملا فاصله کمتر از این است) حدود 40 هزار تا 60 هزار نفر برای زنجیره ها استخدام یا سازماندهی شده اند.
در حقیقت این شوی انتخاباتی با 60 هزار نفر پیاده و سواره سازماندهی شده و اگر هرنفر روزانه 50 دلار دستمزد گرفته باشد هزینه یک ماه زنجیره انسانی 90 میلیون دلار میشود ولی در عمل کمتر است چون هر روز زنجیره تشکیل نمی شود و کل اینجور حرکتهای انبوه یک هفته بیشتر نیست یعنی 21 میلیون دلار هزینه خرید مردم خواهد شد. و برای راهبندان هم با 200-300 اتومبیل می توان کل تهران را مسدود کرد.
آیا برای رفسنجانی که یک مولتی میلیاردر است پرداخت 20-30 میلیون دلار برای حفظ آبروی نظام زیاد است؟
البته این مردم گرسنه با روزی 10000 تومان هم زنجیر انسانی تشکیل می دهند ولی ما در آمد روزانه یک دکتر را برای آنها اختصاص دادیم و دست بالا گرفتیم ببینیم آیا در عمل می توان 60000 نفر را با پول سازماندهی کرد؟
البته اکثر این زنجیره دانش آموزان و دانشجویان هستند که به راحتی خر میشوند و مفت و مجانی نوکر موسوی می شوند همانطور که مفت و مجانی نوکر خاتمی شدند.
دعوا بین طرفداران موسوی و احمدی
اکثرا اتومبیل های حامی موسوی و احمدی نژاد وقتی به کنار هم می رسند شروع به شعار دادن علیه همدیگر می کنند و درگیری خاصی در جاهایی که خبرنگاران حضور ندارند رخ نمی دهد ولی یک سناریو برای مناطق حساس نظیر دانشگاه ها و جاهای حساس است که یک دعوای زرگری هم رخ می دهد.
یک سوال
چرا وقتی معلمان و کارگران برای منافع صنفی تجمع کردند و حتی یک کلام فحش و شعار علیه نظام نزدند به زندان افتادند و تعدادی به قتل رسیدند هم زمان خاتمی و هم زمان احمدی نژاد . ولی حالا خود سپاه و پلیس با خنده نظاره گر شعار دادن 4 جوان سبز پوش که ترافیک ایجاد کرده اند را در حالیکه داد می زنند مرگ بر دولت مردم فریب هستند؟ البته منظور از دولت کابینه احمدی نژاد است نه نظام جمهوری اسلامی اما همین تفاوت بین اختناق در حرکت های صنفی و آزادی در حرکت های انتخاباتی که خشن تر و جهت دار است حکایت از همهنگی سران نظام دارد.
هدف رژیم
در این انتخابات به اندازه انتخابات خاتمی حضور مردم پر رنگ نخواهد بود اما به سبب عدم قوه تشخیص در جوانان زیر 30 سال آنان مشتاقانه با موسوی رای خواهند داد ولی جمعیت بالای 30 سال به علت شناخت حیله ملایان انتخابات را تحریم می کنند.
اما این خیمه شب بازی های خیابانی می تواند دست حکومت اسلامی را باز بگزارد تا میزان شرکت کنندگان را چند برابر جلوه دهند. یعنی بگویند دید که آنقدر اتومبیل در حمایت از موسوی به خیابان ها آمده بود که ساعتها ترافیک ایجاد شده در حالیکه این ترافیک ها با همکاری پلیس راهنمایی و رانندگی و یک تیم 200 – 300 اتومبیلی انجام میشود.
با توجه به شعارهای موسوی که کاملا در چهارچوب عقاید خمینی جنایتکار و خامنه ای می باشد این بهترین فرصت است که یک انقلاب سبز به تقلید از انقلاب نارنجی اوکراین ایجاد کنند تا در چهارچوب منافع نظام یک تبلیغ و پروپاگاند به نفع جمهوری اسلامی در چهارچوب ولایت فقیه و قوانین متحجرانه دین اسلام صورت گیرد.
حقیقت چیست؟
1) اولا هر دفعه هوادارن موسوی و احمدی به یک بخش از تهران هجوم می آورند یعنی کسانیکه قبلا تهرانپارس بوده اند اینبار به ستارخان و خیابانهای غرب می آیند. یک نیروی ثابت است که بین محله های تهران در حرکت است.
2) در خیابانهایی که تراکم اتومبیل و ترافیک است از هر هشتاد اتومبیل یک اتومبیل دارای علامات و اعلامیه های انتخاباتی به نفع 4 کاندیدا است که بیشترشان پیروان موسوی هستند اکه یا پوستر موسوی زده اند یا روبان سبز به آنتن و دستگیره در اتومبیل. و در خیابان های خلوت از هر 150 اتومبیل یک اتومبیل دارای علامت انتخابات است.
3) هوادارن موسوی با التماس و خواهش از مردم می خواهند که اجازه دهند روبان یا پوستر به ماشین شان بچشبانند برخی رانندگان مخالفت کرده و برخی موافقت می کنند.
4) پوستر و علامتهای اتومبیل ها به خوبی بیانگر تعداد هواداران است یعنی حداکثر 5 در صد موسوی هوادار دارد و بقیه بسیار کمتر. اکثر مردم فقط تماشاچی هستند و بسیاری از آنان با یاد آوری جنایت دهه 60 موسوی را یک دروغ گو مثل احمدی نژاد می دانند.
5) در کل خیابانهای ستارخان و طالقانی و گیشا و شهرک غرب و کاشانی و بلوارکشاورز که رد می شوی از هر 30 -40 عابر فقط یکی علامت سبز دارد.
علت ترافیک خیابانها
1) هوادارن احمدی و موسوی با اتومبیل و موانع دیگر راه ها را مسدود می کنند و شروع به شعار دادن می کنند. یعنی دو سه اتومبیل با 12 یا 9 نفر آدم به مدت 10 تا 20 دقیقه و گاه 4 – 5 دقیقه راه را مسدود و به نفع موسوی یا احمدی شعار میدهند.
2) پلیس راهنمایی و رانندگی هیچ دخالتی نمی کند
3) به علت این راهبندان ها که در کل یک خیابان به بزرگی ستارخان توسط 7-8 ماشین با مجموعا24 سرنشین انجام میشود بین تقاطع ها گره ایجاد میشود یعنی مردم که 20 دقیقه معطل شعار دادن 6-7 نفر پیرو موسوی شده اند دیگر صبر ندارند و چراغ های راهنمایی را رد می کنند و سر چهار راه ها گره ایجاد میشود و جالب این است که به پلیس راهنمایی دستور داده اند که دخالت نکند. مثلا پلیس می تواند سر چهار راه با جریمه خاطیان یا هدایت اتومبیل ها مانع ترافیک شود. هر 10 دقیقه مسدود کردن عمدی باعث 30 – 40 دقیقه ترافیک میشود. چون مسدود کردن متناوب است در عمل پیروان موسوی و احمدی نژاد هر خیابان بزرگ و اصلی تهران را با کمک 20-30 نفر و 7-8 اتومبیل برای ساعتها مسدود می کنند.
زنجیره انسانی
باتوجه به اینکه فاصله دو دست را به طور متوسط 1 متر می توان حساب کرد درحالیکه عملا 1.5 تا1.8 متر است در یک مسیر 40 کیلومتری در فاصله شمال تا جنوب تهران ( عملا فاصله کمتر از این است) حدود 40 هزار تا 60 هزار نفر برای زنجیره ها استخدام یا سازماندهی شده اند.
در حقیقت این شوی انتخاباتی با 60 هزار نفر پیاده و سواره سازماندهی شده و اگر هرنفر روزانه 50 دلار دستمزد گرفته باشد هزینه یک ماه زنجیره انسانی 90 میلیون دلار میشود ولی در عمل کمتر است چون هر روز زنجیره تشکیل نمی شود و کل اینجور حرکتهای انبوه یک هفته بیشتر نیست یعنی 21 میلیون دلار هزینه خرید مردم خواهد شد. و برای راهبندان هم با 200-300 اتومبیل می توان کل تهران را مسدود کرد.
آیا برای رفسنجانی که یک مولتی میلیاردر است پرداخت 20-30 میلیون دلار برای حفظ آبروی نظام زیاد است؟
البته این مردم گرسنه با روزی 10000 تومان هم زنجیر انسانی تشکیل می دهند ولی ما در آمد روزانه یک دکتر را برای آنها اختصاص دادیم و دست بالا گرفتیم ببینیم آیا در عمل می توان 60000 نفر را با پول سازماندهی کرد؟
البته اکثر این زنجیره دانش آموزان و دانشجویان هستند که به راحتی خر میشوند و مفت و مجانی نوکر موسوی می شوند همانطور که مفت و مجانی نوکر خاتمی شدند.
دعوا بین طرفداران موسوی و احمدی
اکثرا اتومبیل های حامی موسوی و احمدی نژاد وقتی به کنار هم می رسند شروع به شعار دادن علیه همدیگر می کنند و درگیری خاصی در جاهایی که خبرنگاران حضور ندارند رخ نمی دهد ولی یک سناریو برای مناطق حساس نظیر دانشگاه ها و جاهای حساس است که یک دعوای زرگری هم رخ می دهد.
یک سوال
چرا وقتی معلمان و کارگران برای منافع صنفی تجمع کردند و حتی یک کلام فحش و شعار علیه نظام نزدند به زندان افتادند و تعدادی به قتل رسیدند هم زمان خاتمی و هم زمان احمدی نژاد . ولی حالا خود سپاه و پلیس با خنده نظاره گر شعار دادن 4 جوان سبز پوش که ترافیک ایجاد کرده اند را در حالیکه داد می زنند مرگ بر دولت مردم فریب هستند؟ البته منظور از دولت کابینه احمدی نژاد است نه نظام جمهوری اسلامی اما همین تفاوت بین اختناق در حرکت های صنفی و آزادی در حرکت های انتخاباتی که خشن تر و جهت دار است حکایت از همهنگی سران نظام دارد.
هدف رژیم
در این انتخابات به اندازه انتخابات خاتمی حضور مردم پر رنگ نخواهد بود اما به سبب عدم قوه تشخیص در جوانان زیر 30 سال آنان مشتاقانه با موسوی رای خواهند داد ولی جمعیت بالای 30 سال به علت شناخت حیله ملایان انتخابات را تحریم می کنند.
اما این خیمه شب بازی های خیابانی می تواند دست حکومت اسلامی را باز بگزارد تا میزان شرکت کنندگان را چند برابر جلوه دهند. یعنی بگویند دید که آنقدر اتومبیل در حمایت از موسوی به خیابان ها آمده بود که ساعتها ترافیک ایجاد شده در حالیکه این ترافیک ها با همکاری پلیس راهنمایی و رانندگی و یک تیم 200 – 300 اتومبیلی انجام میشود.
با توجه به شعارهای موسوی که کاملا در چهارچوب عقاید خمینی جنایتکار و خامنه ای می باشد این بهترین فرصت است که یک انقلاب سبز به تقلید از انقلاب نارنجی اوکراین ایجاد کنند تا در چهارچوب منافع نظام یک تبلیغ و پروپاگاند به نفع جمهوری اسلامی در چهارچوب ولایت فقیه و قوانین متحجرانه دین اسلام صورت گیرد.
گزارش از حیله جدید انتصابات (انتخابات) جمهوری اسلامی
گزارشگران خارجی گزارش می دهند که به علت هجوم انبوه دوستداران موسوی به خیابانها در خیابانهای تهران ترافیک شدیدی است و همه مردم مشتاق رای دادن به موسوی هستند.
حقیقت چیست؟
1) اولا هر دفعه هوادارن موسوی و احمدی به یک بخش از تهران هجوم می آورند یعنی کسانیکه قبلا تهرانپارس بوده اند اینبار به ستارخان و خیابانهای غرب می آیند. یک نیروی ثابت است که بین محله های تهران در حرکت است.
2) در خیابانهایی که تراکم اتومبیل و ترافیک است از هر هشتاد اتومبیل یک اتومبیل دارای علامات و اعلامیه های انتخاباتی به نفع 4 کاندیدا است که بیشترشان پیروان موسوی هستند اکه یا پوستر موسوی زده اند یا روبان سبز به آنتن و دستگیره در اتومبیل. و در خیابان های خلوت از هر 150 اتومبیل یک اتومبیل دارای علامت انتخابات است.
3) هوادارن موسوی با التماس و خواهش از مردم می خواهند که اجازه دهند روبان یا پوستر به ماشین شان بچشبانند برخی رانندگان مخالفت کرده و برخی موافقت می کنند.
4) پوستر و علامتهای اتومبیل ها به خوبی بیانگر تعداد هواداران است یعنی حداکثر 5 در صد موسوی هوادار دارد و بقیه بسیار کمتر. اکثر مردم فقط تماشاچی هستند و بسیاری از آنان با یاد آوری جنایت دهه 60 موسوی را یک دروغ گو مثل احمدی نژاد می دانند.
5) در کل خیابانهای ستارخان و طالقانی و گیشا و شهرک غرب و کاشانی و بلوارکشاورز که رد می شوی از هر 30 -40 عابر فقط یکی علامت سبز دارد.
علت ترافیک خیابانها
1) هوادارن احمدی و موسوی با اتومبیل و موانع دیگر راه ها را مسدود می کنند و شروع به شعار دادن می کنند. یعنی دو سه اتومبیل با 12 یا 9 نفر آدم به مدت 10 تا 20 دقیقه و گاه 4 – 5 دقیقه راه را مسدود و به نفع موسوی یا احمدی شعار میدهند.
2) پلیس راهنمایی و رانندگی هیچ دخالتی نمی کند
3) به علت این راهبندان ها که در کل یک خیابان به بزرگی ستارخان توسط 7-8 ماشین با مجموعا24 سرنشین انجام میشود بین تقاطع ها گره ایجاد میشود یعنی مردم که 20 دقیقه معطل شعار دادن 6-7 نفر پیرو موسوی شده اند دیگر صبر ندارند و چراغ های راهنمایی را رد می کنند و سر چهار راه ها گره ایجاد میشود و جالب این است که به پلیس راهنمایی دستور داده اند که دخالت نکند. مثلا پلیس می تواند سر چهار راه با جریمه خاطیان یا هدایت اتومبیل ها مانع ترافیک شود. هر 10 دقیقه مسدود کردن عمدی باعث 30 – 40 دقیقه ترافیک میشود. چون مسدود کردن متناوب است در عمل پیروان موسوی و احمدی نژاد هر خیابان بزرگ و اصلی تهران را با کمک 20-30 نفر و 7-8 اتومبیل برای ساعتها مسدود می کنند.
زنجیره انسانی
باتوجه به اینکه فاصله دو دست را به طور متوسط 1 متر می توان حساب کرد درحالیکه عملا 1.5 تا1.8 متر است در یک مسیر 40 کیلومتری در فاصله شمال تا جنوب تهران ( عملا فاصله کمتر از این است) حدود 40 هزار تا 60 هزار نفر برای زنجیره ها استخدام یا سازماندهی شده اند.
در حقیقت این شوی انتخاباتی با 60 هزار نفر پیاده و سواره سازماندهی شده و اگر هرنفر روزانه 50 دلار دستمزد گرفته باشد هزینه یک ماه زنجیره انسانی 90 میلیون دلار میشود ولی در عمل کمتر است چون هر روز زنجیره تشکیل نمی شود و کل اینجور حرکتهای انبوه یک هفته بیشتر نیست یعنی 21 میلیون دلار هزینه خرید مردم خواهد شد. و برای راهبندان هم با 200-300 اتومبیل می توان کل تهران را مسدود کرد.
آیا برای رفسنجانی که یک مولتی میلیاردر است پرداخت 20-30 میلیون دلار برای حفظ آبروی نظام زیاد است؟
البته این مردم گرسنه با روزی 10000 تومان هم زنجیر انسانی تشکیل می دهند ولی ما در آمد روزانه یک دکتر را برای آنها اختصاص دادیم و دست بالا گرفتیم ببینیم آیا در عمل می توان 60000 نفر را با پول سازماندهی کرد؟
البته اکثر این زنجیره دانش آموزان و دانشجویان هستند که به راحتی خر میشوند و مفت و مجانی نوکر موسوی می شوند همانطور که مفت و مجانی نوکر خاتمی شدند.
دعوا بین طرفداران موسوی و احمدی
اکثرا اتومبیل های حامی موسوی و احمدی نژاد وقتی به کنار هم می رسند شروع به شعار دادن علیه همدیگر می کنند و درگیری خاصی در جاهایی که خبرنگاران حضور ندارند رخ نمی دهد ولی یک سناریو برای مناطق حساس نظیر دانشگاه ها و جاهای حساس است که یک دعوای زرگری هم رخ می دهد.
یک سوال
چرا وقتی معلمان و کارگران برای منافع صنفی تجمع کردند و حتی یک کلام فحش و شعار علیه نظام نزدند به زندان افتادند و تعدادی به قتل رسیدند هم زمان خاتمی و هم زمان احمدی نژاد . ولی حالا خود سپاه و پلیس با خنده نظاره گر شعار دادن 4 جوان سبز پوش که ترافیک ایجاد کرده اند را در حالیکه داد می زنند مرگ بر دولت مردم فریب هستند؟ البته منظور از دولت کابینه احمدی نژاد است نه نظام جمهوری اسلامی اما همین تفاوت بین اختناق در حرکت های صنفی و آزادی در حرکت های انتخاباتی که خشن تر و جهت دار است حکایت از همهنگی سران نظام دارد.
هدف رژیم
در این انتخابات به اندازه انتخابات خاتمی حضور مردم پر رنگ نخواهد بود اما به سبب عدم قوه تشخیص در جوانان زیر 30 سال آنان مشتاقانه با موسوی رای خواهند داد ولی جمعیت بالای 30 سال به علت شناخت حیله ملایان انتخابات را تحریم می کنند.
اما این خیمه شب بازی های خیابانی می تواند دست حکومت اسلامی را باز بگزارد تا میزان شرکت کنندگان را چند برابر جلوه دهند. یعنی بگویند دید که آنقدر اتومبیل در حمایت از موسوی به خیابان ها آمده بود که ساعتها ترافیک ایجاد شده در حالیکه این ترافیک ها با همکاری پلیس راهنمایی و رانندگی و یک تیم 200 – 300 اتومبیلی انجام میشود.
با توجه به شعارهای موسوی که کاملا در چهارچوب عقاید خمینی جنایتکار و خامنه ای می باشد این بهترین فرصت است که یک انقلاب سبز به تقلید از انقلاب نارنجی اوکراین ایجاد کنند تا در چهارچوب منافع نظام یک تبلیغ و پروپاگاند به نفع جمهوری اسلامی در چهارچوب ولایت فقیه و قوانین متحجرانه دین اسلام صورت گیرد.
حقیقت چیست؟
1) اولا هر دفعه هوادارن موسوی و احمدی به یک بخش از تهران هجوم می آورند یعنی کسانیکه قبلا تهرانپارس بوده اند اینبار به ستارخان و خیابانهای غرب می آیند. یک نیروی ثابت است که بین محله های تهران در حرکت است.
2) در خیابانهایی که تراکم اتومبیل و ترافیک است از هر هشتاد اتومبیل یک اتومبیل دارای علامات و اعلامیه های انتخاباتی به نفع 4 کاندیدا است که بیشترشان پیروان موسوی هستند اکه یا پوستر موسوی زده اند یا روبان سبز به آنتن و دستگیره در اتومبیل. و در خیابان های خلوت از هر 150 اتومبیل یک اتومبیل دارای علامت انتخابات است.
3) هوادارن موسوی با التماس و خواهش از مردم می خواهند که اجازه دهند روبان یا پوستر به ماشین شان بچشبانند برخی رانندگان مخالفت کرده و برخی موافقت می کنند.
4) پوستر و علامتهای اتومبیل ها به خوبی بیانگر تعداد هواداران است یعنی حداکثر 5 در صد موسوی هوادار دارد و بقیه بسیار کمتر. اکثر مردم فقط تماشاچی هستند و بسیاری از آنان با یاد آوری جنایت دهه 60 موسوی را یک دروغ گو مثل احمدی نژاد می دانند.
5) در کل خیابانهای ستارخان و طالقانی و گیشا و شهرک غرب و کاشانی و بلوارکشاورز که رد می شوی از هر 30 -40 عابر فقط یکی علامت سبز دارد.
علت ترافیک خیابانها
1) هوادارن احمدی و موسوی با اتومبیل و موانع دیگر راه ها را مسدود می کنند و شروع به شعار دادن می کنند. یعنی دو سه اتومبیل با 12 یا 9 نفر آدم به مدت 10 تا 20 دقیقه و گاه 4 – 5 دقیقه راه را مسدود و به نفع موسوی یا احمدی شعار میدهند.
2) پلیس راهنمایی و رانندگی هیچ دخالتی نمی کند
3) به علت این راهبندان ها که در کل یک خیابان به بزرگی ستارخان توسط 7-8 ماشین با مجموعا24 سرنشین انجام میشود بین تقاطع ها گره ایجاد میشود یعنی مردم که 20 دقیقه معطل شعار دادن 6-7 نفر پیرو موسوی شده اند دیگر صبر ندارند و چراغ های راهنمایی را رد می کنند و سر چهار راه ها گره ایجاد میشود و جالب این است که به پلیس راهنمایی دستور داده اند که دخالت نکند. مثلا پلیس می تواند سر چهار راه با جریمه خاطیان یا هدایت اتومبیل ها مانع ترافیک شود. هر 10 دقیقه مسدود کردن عمدی باعث 30 – 40 دقیقه ترافیک میشود. چون مسدود کردن متناوب است در عمل پیروان موسوی و احمدی نژاد هر خیابان بزرگ و اصلی تهران را با کمک 20-30 نفر و 7-8 اتومبیل برای ساعتها مسدود می کنند.
زنجیره انسانی
باتوجه به اینکه فاصله دو دست را به طور متوسط 1 متر می توان حساب کرد درحالیکه عملا 1.5 تا1.8 متر است در یک مسیر 40 کیلومتری در فاصله شمال تا جنوب تهران ( عملا فاصله کمتر از این است) حدود 40 هزار تا 60 هزار نفر برای زنجیره ها استخدام یا سازماندهی شده اند.
در حقیقت این شوی انتخاباتی با 60 هزار نفر پیاده و سواره سازماندهی شده و اگر هرنفر روزانه 50 دلار دستمزد گرفته باشد هزینه یک ماه زنجیره انسانی 90 میلیون دلار میشود ولی در عمل کمتر است چون هر روز زنجیره تشکیل نمی شود و کل اینجور حرکتهای انبوه یک هفته بیشتر نیست یعنی 21 میلیون دلار هزینه خرید مردم خواهد شد. و برای راهبندان هم با 200-300 اتومبیل می توان کل تهران را مسدود کرد.
آیا برای رفسنجانی که یک مولتی میلیاردر است پرداخت 20-30 میلیون دلار برای حفظ آبروی نظام زیاد است؟
البته این مردم گرسنه با روزی 10000 تومان هم زنجیر انسانی تشکیل می دهند ولی ما در آمد روزانه یک دکتر را برای آنها اختصاص دادیم و دست بالا گرفتیم ببینیم آیا در عمل می توان 60000 نفر را با پول سازماندهی کرد؟
البته اکثر این زنجیره دانش آموزان و دانشجویان هستند که به راحتی خر میشوند و مفت و مجانی نوکر موسوی می شوند همانطور که مفت و مجانی نوکر خاتمی شدند.
دعوا بین طرفداران موسوی و احمدی
اکثرا اتومبیل های حامی موسوی و احمدی نژاد وقتی به کنار هم می رسند شروع به شعار دادن علیه همدیگر می کنند و درگیری خاصی در جاهایی که خبرنگاران حضور ندارند رخ نمی دهد ولی یک سناریو برای مناطق حساس نظیر دانشگاه ها و جاهای حساس است که یک دعوای زرگری هم رخ می دهد.
یک سوال
چرا وقتی معلمان و کارگران برای منافع صنفی تجمع کردند و حتی یک کلام فحش و شعار علیه نظام نزدند به زندان افتادند و تعدادی به قتل رسیدند هم زمان خاتمی و هم زمان احمدی نژاد . ولی حالا خود سپاه و پلیس با خنده نظاره گر شعار دادن 4 جوان سبز پوش که ترافیک ایجاد کرده اند را در حالیکه داد می زنند مرگ بر دولت مردم فریب هستند؟ البته منظور از دولت کابینه احمدی نژاد است نه نظام جمهوری اسلامی اما همین تفاوت بین اختناق در حرکت های صنفی و آزادی در حرکت های انتخاباتی که خشن تر و جهت دار است حکایت از همهنگی سران نظام دارد.
هدف رژیم
در این انتخابات به اندازه انتخابات خاتمی حضور مردم پر رنگ نخواهد بود اما به سبب عدم قوه تشخیص در جوانان زیر 30 سال آنان مشتاقانه با موسوی رای خواهند داد ولی جمعیت بالای 30 سال به علت شناخت حیله ملایان انتخابات را تحریم می کنند.
اما این خیمه شب بازی های خیابانی می تواند دست حکومت اسلامی را باز بگزارد تا میزان شرکت کنندگان را چند برابر جلوه دهند. یعنی بگویند دید که آنقدر اتومبیل در حمایت از موسوی به خیابان ها آمده بود که ساعتها ترافیک ایجاد شده در حالیکه این ترافیک ها با همکاری پلیس راهنمایی و رانندگی و یک تیم 200 – 300 اتومبیلی انجام میشود.
با توجه به شعارهای موسوی که کاملا در چهارچوب عقاید خمینی جنایتکار و خامنه ای می باشد این بهترین فرصت است که یک انقلاب سبز به تقلید از انقلاب نارنجی اوکراین ایجاد کنند تا در چهارچوب منافع نظام یک تبلیغ و پروپاگاند به نفع جمهوری اسلامی در چهارچوب ولایت فقیه و قوانین متحجرانه دین اسلام صورت گیرد.
پس از انقلاب نارنجی اوکراین اینک انقلاب سبز حزب الله ایران
با وجود اینکه بارها به اپوزیسیون هشدار داده شده بود که اینقدر در تبلیغات و خبر رسانی روی احمدی نژاد فکوس نکنید و در آگاهی رسانی به مردم همه جناحها و شخصیت ها را هدف گیری کنید.
در این 4 سال آنقدر روی احمدی نژاد مانور دادند که اینک مردم فکر می کنند اگر احمدی نژاد برود و موسوی بیاید یعنی دموکراسی شده و همه چیز به خوبی تمام شده!
اپوزیسیون در جهت اهداف حکام اصلی جمهوری اسلامی گام برداشت. رادیو تلویزیون و وبلاگ های اپوزیسیون در عمل به نفع رژیم اسلامی گام برداشت. احمدی نژاد یک لولو خورخوره بود که توسط رژیم خلق شد تا تمام کاسه کوزه ها سر او شکسته شود و مردم به سوی یک شخصیت اصولگرای دیگر آنهم موسوی جنایت پیشه هول داده شده اند!
پیشاپیش برد تضمینی یک راند 8 ساله را به آقای خامنه ای و رفسنجانی تبریک می گوییم. پس از انتخابات (انتصابات) خامنه ای می تواند تبلیغ کند که این یک رفراندوم آری به کل نظام بود!
تیم موج سواری ملایان حرف نداره!
حیله انتخاباتی ملایان
ملای همیشه باهوش ملت همیشه کودن!
نکته کلیدی: هنوز مردم ایران مثل گله
گوسفند به دنبال بزهای زنگوله دار راه می افتند. کافی است عده ای لمپن با تیپ
رپ و
متال عکس موسوی را به ماشین بزنند و در خیابانها شعار مرگ بر احمدی نژاد
بدهند
آنوقت خیل عظیمی از مردم مثل گوسفند به دنبال موسوی راه می افتند فکر می
کنند از یک
جنتلمن دفاع و حمایت می کنند!
1) در سال 1376 وقتی خاتمی با شعار «جامعه مدنی» انتخابات را با حضور سرشار ملت برد. نوع شعار های انتخاباتی خاتمی باعث چالش برای نظام شد.
هرچند خاتمی منظورش جامعه مدنی بر پایه مدینة النبی بود ولی خواسته مردم دموکراسی، حقوق بشر و سکولاریسم بود. این بزرگترین چالش برای رژیم بود. پس باید حیله ای بکار می بردند تا یک دوم خرداد با شعار اصولگرایی و راه امام و ... راه اندازند
2) سیاستگزاران اصلی رژیم برای رها کردن خود از خواسته های مردم طی یک خیمه شب بازی احمدی نژاد را به قدرت رسانیدند.
هدف آنان این بود که یک رئیس جمهور منفور مردم بر سر کار بیاید که مردم باورداشته باشند او با تقلب قدرت را بدست گرفته.
سپس در سیاست داخلی و خارجی احمدی نژاد آش را آنقدر شور ساخته است که مردم ایران و سیاستمداران جهان به همان آش بد طعم و متعفن قبلی راضی شوند.
3) این بار مردم را در معرض تبلیغات شدید به نفع میر حسین موسوی قرار داده اند. از جنوب شهر کاروانهای تبلیغاتی راه می اندازند و مناطق متوسط نشین و مرفه نشین تهران را با کمک لباس شخصی ها ترافیک درست می کنند و به نفع موسوی شعار می دهند.
4) هدف از تبلیغ برای موسوی ایجاد یک دوم خرداد به نفع ملایان و نظام است!!! به شعارهای تبلیغاتی توجه کنید دیگر خبری از جامعه مدنی و حقوق بشر نیست! بلکه تجدید میثاق با امام خمینی! اصولگرایی و ...
5) در پایان به تقلید از انقلاب نارنجی اکراین انقلاب سبز حزب الله نمایش انقلاب مخملی در جهان را اجرا می کند در حالیکه اصول ضد بشری انقلاب اسلامی حفظ شده است!
حواشی و مدارک:
http://www.peiknet.com/1388/10khordad/16/PAGE/39GOZARESH.htm
شعارهای دیشب مردم در تهران
از یک گزارش دریافتی دیگر:
امشب(جمعه شب) خیابانهای تهران قیامت بود. ازدحام مردم از یک سو و شعارهای که از سوی آنها داده می شد به گفته خیلی از مردم ویژه بود. شعارهائی از نوع :
- اگر تقلب بشه، ایران قیامت میشه.
- اتل متل توتوله، دیکتا تور کوتوله
-
رای ما یک کلام، نخست وزیر امام
- اگر تقلب نشه موسوی اول میشه
- اگر امام زنده بود، احمدی دست بسته بود
با حمله نیروهای بسیج به تظاهر کنندگان مردم شعر "بسیجی وحشی شده" را سر میدادند. شب گذشته همین شعارها با گستردگی زیادی در شمیران و تجریش به تظاهرات انجامید. طرفداران احمدی نژاد به مردم حمله ور شدند و بدنبال آن نیروهای انتظامی شروع به تیراندازی هوائی کردند و مردم پراکنده شدند. عین همین جریان در فرمانیه اتفاق افتاد.
به شعار اراذل و اوباش مزد بگیر میر حسین موسوی توجه کنید!! مشخص است هدف برپاکردن دوم خردادی دیگر اینبار با محوریت امام خمینی و اصولگرایی هستند.
در تهران خیابانها توسط لباس شخصی های وابسته به انصار حزب الله و وزارت اطلاعات مسدود میشود:
http://www.ayandenews.com/fa/pages/?cid=8258
http://www.mardaninews.de/index.php?option=com_content&task=view&id=7599&Itemid=2
http://news.iransarfaraz.com/foreign/6258.txt
و بعد سایت پیک نت تبلیغ می کند که آنقدر ازدحام مردم برای تبلیغ کاندیدای محبوب (موسوی) زیاد است ترافیک های سنگین ایجاد میشود. به این تبلیغ سایت توده ای سابق و نوکر فعلی ملایان دقت کنید:
http://www.peiknet.com/1388/10khordad/16/PAGE/36KHIZESH.htm
تحریم انتخابات اسلامی
استراتژی و تاکتیک انتخابات اسلامی بر همگان مشخص شده:
اگر مردم از بوی بد جورابتان شکایت دارند مدتی در جمع آنان بگوزید و برینند تا به وضع اول رای دهند و راضی باشند.
پس:
- هر نوع شرکت در انتخابات حتی نوشتن فحش به ملایان در برگه رای تایید ظلم و جنایت و دزدی رژیم است.
- عدم شرکت در انتخابات به معنی مخالفت با هرنوع گند و کثافت است چه جوراب بوگندو چه ریدمان در کشور.
وبلاگ تحریم انتخابات:
رشد و گسترش كلیساهای زیر زمینی در مكه
http://www.fcnn.com//index.php?option=com_content&task=view&id=3241&Itemid=51
به گزارش شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل ازابنا، گروههایی از مسيحيان به طور مخفيانه در زيرِ زميني در شهر مكه اقدام به برپايي كليسا كردهاند. مسيحيان عربستان از طريق اينترنت با اين كليسا ارتباط برقرار ميكنند و در جلسات و دعا و تعلیمات با یگدیگر به مشاركت می پردازند. به گفته "جپ بنكر " هلندي، هراس از صحبت كردن درباره این كلیسا در ملاءعام و فاش شدن اين خبر باعث شده كه آمار دقيقي از تعداد افرادي كه با اين كليسا ارتباط دارند در دست نباشد.
به گزارش شبكه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل ازابنا، گروههایی از مسيحيان به طور مخفيانه در زيرِ زميني در شهر مكه اقدام به برپايي كليسا كردهاند. مسيحيان عربستان از طريق اينترنت با اين كليسا ارتباط برقرار ميكنند و در جلسات و دعا و تعلیمات با یگدیگر به مشاركت می پردازند. به گفته "جپ بنكر " هلندي، هراس از صحبت كردن درباره این كلیسا در ملاءعام و فاش شدن اين خبر باعث شده كه آمار دقيقي از تعداد افرادي كه با اين كليسا ارتباط دارند در دست نباشد.
وي افزود: با اين حال، در حال حاضر حدود ۷۰ هزار نفر از سعوديهاي مسيحي از طريق اينترنت با سرویس اسكایپ با این كلیسا ارتباط برقرار كرده اند. قابل ذكر است ساخت اين كليساي مخفي در حالي روي داده كه عربستان براي ورود غير مسلمانان به شهر مكه تدابير شديد و قوانين سختي را به اجرا گذاشته است.
خاندان عصمت و رذالت
خاندان عصمت و طهارت یا ...
مسلمین به پیامبر و زهرا دخترش و 11 امام ریغ رحمت سرکشیده و یک امام فراری که مثل خرخاکی ته چاه به سر میبرد می گویند خاندان عصمت و طهارت!
با مطالعه تاریخ اسلام می بینیم این جماعت گهی نوش جان نفرمودند و غلطی نکرده که اراذل و اوباش نکرده باشند.
در حقیقت این 5 تن آل خلا (آل عبا) و 7 اراذل دیگر خادم اهریمن بوده و پیروانشان نیز سگ درگاه آستان اهریمن هستند.
زنا و تجاوز، دزدی وغارت و چپاول ، قتل و ترور دگر اندیشان، فحاشی و تهمت زدن ، و جعل و دروغ.
حتی می توان گفت هیتلر و صدام نسبت به رسول الله و خاندانش باشرفتر بودند چون هر غلطی کردند به نام خود کردند اما پیامبر و امامان هر گوهی که خوردند آن را به دروغ فرمان خدا نسبت داده اند.
مسلمین به پیامبر و زهرا دخترش و 11 امام ریغ رحمت سرکشیده و یک امام فراری که مثل خرخاکی ته چاه به سر میبرد می گویند خاندان عصمت و طهارت!
با مطالعه تاریخ اسلام می بینیم این جماعت گهی نوش جان نفرمودند و غلطی نکرده که اراذل و اوباش نکرده باشند.
در حقیقت این 5 تن آل خلا (آل عبا) و 7 اراذل دیگر خادم اهریمن بوده و پیروانشان نیز سگ درگاه آستان اهریمن هستند.
زنا و تجاوز، دزدی وغارت و چپاول ، قتل و ترور دگر اندیشان، فحاشی و تهمت زدن ، و جعل و دروغ.
حتی می توان گفت هیتلر و صدام نسبت به رسول الله و خاندانش باشرفتر بودند چون هر غلطی کردند به نام خود کردند اما پیامبر و امامان هر گوهی که خوردند آن را به دروغ فرمان خدا نسبت داده اند.
آفرینش، عقل و جایگاه زنان در اسلام
مدیران انجمن اندیشه ها که از حقوق بگیران جمهوری اسلامی ایران هستند معمولا پست های مخالفان اسلام را حذف می کنند.
در این فروم تاپیکی تحت عنوان «آفرینش، عقل و جایگاه زنان در اسلام» وجود دارد.
http://www.andishehaa.com/forums/showthread.php?t=1172
کاربران حزب اللهی این فروم آیات و احادیثی را ذکر کرده اند که در تمجید زهرا دختر محمد رسول الله و آسیه و حضرت مریم آمده است و با استناد به این آیات می گویند مقام و حقوق زن در اسلام از تمام ادیان و تمام مکاتب بشری کامل تر و به حق تر است!!!
این پاسخ من به این جفنگیات است که توسط مدیر انجمن اندیشه ها حذف شد:
در این فروم تاپیکی تحت عنوان «آفرینش، عقل و جایگاه زنان در اسلام» وجود دارد.
http://www.andishehaa.com/forums/showthread.php?t=1172
کاربران حزب اللهی این فروم آیات و احادیثی را ذکر کرده اند که در تمجید زهرا دختر محمد رسول الله و آسیه و حضرت مریم آمده است و با استناد به این آیات می گویند مقام و حقوق زن در اسلام از تمام ادیان و تمام مکاتب بشری کامل تر و به حق تر است!!!
این پاسخ من به این جفنگیات است که توسط مدیر انجمن اندیشه ها حذف شد:
دین اسلام مثل بقالی است که عکس لویی پاستور را به دیوار بزند و هر روز
شعار روحش شاد را سر دهد در عوض شیر آلوده به مردم بدهد!
از هیتلر و صدام حسین و استالین هم به شیوه تبلیغات اسلامی می توان قدیس بسازیم.
اسلام در قرآن و حدیث از معدودی زن تعریف و تمجید کرده و یک کلی گویی کرده بعد هم احکامی وضع
کرده که بر ضد زنان است!
به این مثال توجه کنید:
حاکمی بگوید:
درود بر مردم غیور و دلاور خراسان. مقام مردم خراسان مثل مقام انبیاست.
خدا بهشت را برای مردم خراسان ساخته است.
سپس همان حاکم حکم دهد که:
اگر تهرانی خراسانی را کشت و خواستند تهرانی را قصاص کنند باید نصف دیه را دستخوش به
خانواده قاتل بدهند اما اگر خراسانی تهرانی را کشت مردم تهران می توانند خراسانی را
بدون پرداخت دیه به قتل برسانند!
در حقیقت این حاکم از یک سو مقداری مداحی مردم خراسان را کرده که مداحی بدرد عمه مردم خراسان هم نمی
خورد.
از سوی دیگر حقوقی را از خراسانی ها سلب کرده که از واجبات و لازمات است
که از آن حقوق برخوردار باشند.
چه عواملی بی دینان را از کارهای ناشایست باز می دارد؟
http://www.andishehaa.com/forums/showthread.php?t=1133
انجمن گفتگوی اندیشه ها پاسخ های مرا به کاربران حزب اللهی سانسور و حذف می کند من علاوه بر اینکه در آن سایت نظراتم را می گویم مباحث را در وبلاگم نیز مطرح می کنم.
کاربران حزب اللهی با بیان این که چون کسانیکه به دین اعتقاد ندارند پس به جزا و پاداش الهی و جهنم و بهشت نیز اعتقاد ندارند در نتیجه کارهای ناشایست انجام می دهند و کارهای درست انجام نمی دهند.
در پاسخ به این افراد باید گفت چگونه است که نظم و ترتیب و اخلاقیات در کشورهای اروپایی بیش از جوامع اسلامی است؟
همچنین نکته مهم این است که اخلاقیات قبل از دین برای بشر مطرح بوده و هست.
در هر حال در بین دین داران و غیر دین داران افراد خلافکار وجود دارند و نکته جالب این است که دین اسلام خود مروج بی اخلاقی و توحش است.
الف)
عده ای براین باورند که پس از مرگ همه چیز برایشان تمام شده و کاملا نابود می شوند.
اینها به دو دسته تقسیم میشوند:
1) کسانیکه با این اعتقاد سالم زندگی نمی کنند
2) کسانیکه سالم زندگی می کنند.
کسانیکه سالم زندگی می کنند کسانی هستند که بر خلاف مسلمین که از ترس جزا و یا به دلیل حوری و عسل بهشتی در راه به اصطلاح درست حرکت می کنند نوع دوست ترند و از عقل و عاطفه سلیم برخورداند.
می داند که دنیا دو روز است و بعد از آن نه پاداشی است و نه جزایی اما رشوه نمی گیرد و دزدی نمی کند و ...
ب)
دینداری ضامن حاکمیت اخلاق بر جامعه نیست و حتی دین خودش بی اخلاقی و پلیدی به بار می آورد.
مثالها:
1) عملیات تروریستی ممد رسول الله
2)نسل کشی توسط ممد رسول الله
3) پدوفیلی ممد رسول الله
4) راهزنی ممد رسول الله
5) برده داری ممد رسول الله
6) آپارتاید ممد رسول الله و ...
ج) در جامعه اسلامی امروز ایران مسلمانان دو آتشه بی اخلاق ترند
مثال:
1) ملایان و سید ها
2)انصار حزب الله
3)مداحان و هیاتی ها
4)حاجی بازاری ها
5) حاجی های سرمایه دار
6) اعضای بسیج و سپاه و نیروی انتظامی
7) اعضای وزارت اطلاعات و ...
انجمن گفتگوی اندیشه ها پاسخ های مرا به کاربران حزب اللهی سانسور و حذف می کند من علاوه بر اینکه در آن سایت نظراتم را می گویم مباحث را در وبلاگم نیز مطرح می کنم.
کاربران حزب اللهی با بیان این که چون کسانیکه به دین اعتقاد ندارند پس به جزا و پاداش الهی و جهنم و بهشت نیز اعتقاد ندارند در نتیجه کارهای ناشایست انجام می دهند و کارهای درست انجام نمی دهند.
در پاسخ به این افراد باید گفت چگونه است که نظم و ترتیب و اخلاقیات در کشورهای اروپایی بیش از جوامع اسلامی است؟
همچنین نکته مهم این است که اخلاقیات قبل از دین برای بشر مطرح بوده و هست.
در هر حال در بین دین داران و غیر دین داران افراد خلافکار وجود دارند و نکته جالب این است که دین اسلام خود مروج بی اخلاقی و توحش است.
الف)
عده ای براین باورند که پس از مرگ همه چیز برایشان تمام شده و کاملا نابود می شوند.
اینها به دو دسته تقسیم میشوند:
1) کسانیکه با این اعتقاد سالم زندگی نمی کنند
2) کسانیکه سالم زندگی می کنند.
کسانیکه سالم زندگی می کنند کسانی هستند که بر خلاف مسلمین که از ترس جزا و یا به دلیل حوری و عسل بهشتی در راه به اصطلاح درست حرکت می کنند نوع دوست ترند و از عقل و عاطفه سلیم برخورداند.
می داند که دنیا دو روز است و بعد از آن نه پاداشی است و نه جزایی اما رشوه نمی گیرد و دزدی نمی کند و ...
ب)
دینداری ضامن حاکمیت اخلاق بر جامعه نیست و حتی دین خودش بی اخلاقی و پلیدی به بار می آورد.
مثالها:
1) عملیات تروریستی ممد رسول الله
2)نسل کشی توسط ممد رسول الله
3) پدوفیلی ممد رسول الله
4) راهزنی ممد رسول الله
5) برده داری ممد رسول الله
6) آپارتاید ممد رسول الله و ...
ج) در جامعه اسلامی امروز ایران مسلمانان دو آتشه بی اخلاق ترند
مثال:
1) ملایان و سید ها
2)انصار حزب الله
3)مداحان و هیاتی ها
4)حاجی بازاری ها
5) حاجی های سرمایه دار
6) اعضای بسیج و سپاه و نیروی انتظامی
7) اعضای وزارت اطلاعات و ...
آیا کورورش ناقض حقوق بشر بود.
یکی از کاربران حزب اللهی سایت اندیشه ها با نام شهاب مطلبی بر ضد کوروش نوشته که پاسخ من به این نوشته ها توسط مدیر سایت حذف شد من بار دیگر پاسخ خود را در آن سایت و در این وبلاگ می نویسم.
http://www.andishehaa.com/forums/showthread.php?t=1686
تیتر مطلب شهاب:
کوروش کبیر اولین ناقض حقوق بشر در جهان !!
پاسخ من:
http://www.andishehaa.com/forums/showthread.php?t=1686
تیتر مطلب شهاب:
کوروش کبیر اولین ناقض حقوق بشر در جهان !!
پاسخ من:
1) اولا کوروش اولین ناقض حقوق بشر نبوده و می توان پیامبران خدا!؟ را در لیست قبل
از کوروش به این لغب مفتخر کنیم. موسی با قوم خویش بر شهری حمله کرد و همه را کشت و
آواره کرد و ...
همچنین خود اکدی ها ستمگر و آدم کش بوده اند و قبل از کورورش
مفتخر به نقض حقوق بشر شده اند.
2) کوروش نسبت به دیگر اقوام هم دوره اش خیلی
خیلی کمتر جنایت کرد و حتی نسبت به زمانهای بعد از کورورش و حتی حال حاضر خیلی
فهمیده تر بوده و چندان خوی درندگی و توحش نداشته
3) پیامبر اسلام را مشهاده کن
که هم راهزنی کرده هم به ناموس مردم تجاوز کرده هم غارت و چپاول کرده هم نسل کشی
کرده یعنی اشتباه که چه ارز کنم ... نبوده که نکرده باشد. آنوقت مردی را که از
لاتهای جوادیه تهران خلاف تر بوده با القابی یاد می کنند که انسان نمی داند بخندد
یا گریه کند!
4) اصولا نهضت حقوق بشر به معنی واقعی کلمه حاصل تلاش اروپائیان و
آمریکایی ها بوده ولی نوع ناقص حقوق بشر توسط کوروش در 2500 سال قبل بنیان نهاده
شده است.دموکراسی یونان هم نوع ناقص دموکراسی بوده و به نوعی مثل اقدام کورروش در
قتل اکدی ها مایه ننگ بوده.چون حق رای برای اشراف بوده برده داری در آن زمان مرسوم
بوده و زنان و برده ها تحت ظلم و ستم و تبعیض بوده اند.
5) وقتی امروز از حقوق
بشر کوروش و دموکراسی یونان صحبت می شود به معنی وجود نوعی شباهت به دموکراسی و
حقوق بشر امروزی است. مسلما هیچکدام از شاهان و پیامبران و امامان دوران قدیم به
اندازه مبارزان امروزی حقوق بشر و پیروان اندیشه های اومانیستی و لیبرالیستی ، عقل
و فهم و شعور نداشته اند.
رضا فاضلی درگذشت.
مجاهد راه آزادی و اندیشه ، زنده یاد رضا فاضلی در
گذشت.
این فقدان را به خانواده محترم ایشان و دوستداران حق و حقیقت تسلیت می گوییم
روحش شاد ، راهش مستدام و هدفش پیروز باد..
.
تحریم انتخابات ریاست جمهوری
انتخابات گذشته را فراموش نکنیم!
شعارهای انتخاباتی محمد خاتمی قبل از انتخابات 76 چه بود؟ آیا توانست عمل کند؟
شعارهای انتخاباتی محمود احمدی نژاد قبل از انتخابات84 چه بود؟ آیا عملی شد؟
اصلاح طلب روحانی نتوانست
اصولگرای دانشگاهس نتوانست
آیا فکر می کنی میر حسین موسوی یا مهدی کروبی یا ... می خواهند به وعده خود عمل کنند؟
رای تو هیچ نقشی در سرنوشت تو ندارد
شرکت در انتخابات مقبولیت و مشروعیت بخشیدن به نظام دیکتاتوری است
چگونه به خدا اعتقاد پیدا کردید؟
تاپیکی دیدم که آقای ارژنگ علیه خدای بعضی از کاربران اظهار داشته که تاپیکی قدیمی و پر از پست است.
http://www.andishehaa.com/forums/showthread.php?t=1657
سوالی پیش می آید که خداپرستان این فروم چگونه به خدا باور پیدا کرده اند؟
آیا خدایشان مستقیم با آنان صحبت کرده و خود را شناسانیده است؟
یا اینکه به صورت اکتسابی آن را دریافت کرده اند؟
با تفکر و تخیل خویش خدایشان را در ذهن ساخته اند؟
در حقیقت ممکن است برای هر انسانی این سوال پیش آید که ساختار و سازکار این جهان چگونه است و نوعی باورمندی به نیرو های پیچیده در تعامل با جهان در ذهن او پدید آید.
یک نمونه از میلیونها نمونه:
با دیدن رفتارهای دقیق و یکسان حیوانات (ساختن لانه های پیچیده توسط پرندگان، مهاجرت حیوانات،انتخاب رهبر برای گله های حیوانات ، نظام پیچیده اجتماعات مورچه ها و زنبورها و موریانه ها و ... ) و مقایسه آن با طفل انسان که نیاز به آموزش دارد تا بتواند از خود دفاع کند خانه و خانواده دار شود. سپس این سوال پیش می آید که این حیوانات چرا همه چیز را از بدو تولد می دانند؟ سپس به عنوان یک جواب ساده و عامه پسند مثلا می گویند این یک غریزه است که خدا در وجود آنان نهاده است!!!
هنوز بسیاری از این پدیده ها برای بشر ناشناخته است و علم امروز می تواند قطره ای از اقیانوس علم آینده بشر باشد.
البته نباید فراموش کرد که آنچه بشر دیروز به خدانسبت می داد مثلا خسوف و کسوف را آیات خشم خدا می خواند و نماز و وحشت و آیات برای این پدیده ها می خواند و بقدری کسوف و خسوف را عجیب می دانست که برای آن احکام خاص در نظر می گرفت ولی امروز همه با کسب علم میدانند که این سایه یک کره بر کره دیگر است نه خاموش شدن نور ماه و خورشید!
به نظر نمی رسد که خداپرستی فطری باشد بلکه چرا جویی بشر فطری است نه خدا جویی.
اکثر مردم دارای خدا باوری اکتسابی-تلقینی هستند یعنی اینکه در کودکی به آنان گفته شده خدا وجود دارد و دارای چنین خصوصیاتی است و دائم در مدرسه و خانه و تلویزیون این تکرار شده است.
از طرفی خدای ادیان مختلف(اسلام، مسیح، یهود و ...) چنان با هم تفاوت و تضاد دارند که هر انسان عاقلی به این فرضیات می رسد:
دنیا خدایان متعدد دارد و هرکدام از این خدایان در رقابتند برای به بندگی در آوردن انسان برای خود
هیچ کدام از این توصیفات خدا نیستند بلکه دروغ و تخیل و حیله ای بیش نیستند
تنها یکی از این ها خدا است و بقیه باطلند
علاوه بر این هر کدام از ادیان بشارت دهنده خدایان در دین خود گزاره هایی خبری درباره جهان هستی دارند که علم و دانش و تکنولوژی بطلان ان را ثابت کرده است
. قرآن انجیل و تورات پر از اباطیل و یاوه و اشتباه است که انسان به شک می افتد که این چه خدایی است که جاهل به مخلوقات خویش است؟
***********************
حالا با این مقدمه شما عزیزان بفرمایید با خدای خود چگونه آشنا شده اید؟
سوالی پیش می آید که خداپرستان این فروم چگونه به خدا باور پیدا کرده اند؟
آیا خدایشان مستقیم با آنان صحبت کرده و خود را شناسانیده است؟
یا اینکه به صورت اکتسابی آن را دریافت کرده اند؟
با تفکر و تخیل خویش خدایشان را در ذهن ساخته اند؟
در حقیقت ممکن است برای هر انسانی این سوال پیش آید که ساختار و سازکار این جهان چگونه است و نوعی باورمندی به نیرو های پیچیده در تعامل با جهان در ذهن او پدید آید.
یک نمونه از میلیونها نمونه:
با دیدن رفتارهای دقیق و یکسان حیوانات (ساختن لانه های پیچیده توسط پرندگان، مهاجرت حیوانات،انتخاب رهبر برای گله های حیوانات ، نظام پیچیده اجتماعات مورچه ها و زنبورها و موریانه ها و ... ) و مقایسه آن با طفل انسان که نیاز به آموزش دارد تا بتواند از خود دفاع کند خانه و خانواده دار شود. سپس این سوال پیش می آید که این حیوانات چرا همه چیز را از بدو تولد می دانند؟ سپس به عنوان یک جواب ساده و عامه پسند مثلا می گویند این یک غریزه است که خدا در وجود آنان نهاده است!!!
هنوز بسیاری از این پدیده ها برای بشر ناشناخته است و علم امروز می تواند قطره ای از اقیانوس علم آینده بشر باشد.
البته نباید فراموش کرد که آنچه بشر دیروز به خدانسبت می داد مثلا خسوف و کسوف را آیات خشم خدا می خواند و نماز و وحشت و آیات برای این پدیده ها می خواند و بقدری کسوف و خسوف را عجیب می دانست که برای آن احکام خاص در نظر می گرفت ولی امروز همه با کسب علم میدانند که این سایه یک کره بر کره دیگر است نه خاموش شدن نور ماه و خورشید!
به نظر نمی رسد که خداپرستی فطری باشد بلکه چرا جویی بشر فطری است نه خدا جویی.
اکثر مردم دارای خدا باوری اکتسابی-تلقینی هستند یعنی اینکه در کودکی به آنان گفته شده خدا وجود دارد و دارای چنین خصوصیاتی است و دائم در مدرسه و خانه و تلویزیون این تکرار شده است.
از طرفی خدای ادیان مختلف(اسلام، مسیح، یهود و ...) چنان با هم تفاوت و تضاد دارند که هر انسان عاقلی به این فرضیات می رسد:
دنیا خدایان متعدد دارد و هرکدام از این خدایان در رقابتند برای به بندگی در آوردن انسان برای خود
هیچ کدام از این توصیفات خدا نیستند بلکه دروغ و تخیل و حیله ای بیش نیستند
تنها یکی از این ها خدا است و بقیه باطلند
علاوه بر این هر کدام از ادیان بشارت دهنده خدایان در دین خود گزاره هایی خبری درباره جهان هستی دارند که علم و دانش و تکنولوژی بطلان ان را ثابت کرده است
. قرآن انجیل و تورات پر از اباطیل و یاوه و اشتباه است که انسان به شک می افتد که این چه خدایی است که جاهل به مخلوقات خویش است؟
***********************
حالا با این مقدمه شما عزیزان بفرمایید با خدای خود چگونه آشنا شده اید؟
خداباور و بیخدا می توانند با صلح و آرامش در کنار هم زندگی کنند؟
شخصی در انجمن اندیشه ها این سوال را پرسیده است و جوابهای انبوهی هم به آن داده شده.
این هم جواب من:
هم آری و هم نه!
بستگی به این دارد که به چه خدایی
باور داشته باشیم؟ خدای اسلام؟ ببینید هم بت پرستان و هم محمد رسول الله خدا باور
بودند منتها خدای بت پرستان بت هایشان بودند و محمد خدایش الله که گویا نام بتی هم
الله بوده.
محمد رسول الله چندین سال به بتهای اعراب توهین کرد + و خود را
پیامبر اعلام کرد و اعلام بدعت کرد. در این چند سال محمد جانش ا از دست نداد و
کماکان تبلیغ هم کرد سپس با اصحابش تبعید شد و سر انجام دو پا داشت دو پاهم قرض کرد
و از مکه فرار کرد تا در مدینه با نسل کشی و راه زنی و قتل عام و غارت دینش را عرضه
کند! دست آخر هم تبلیغ دین جدید تر و قدیمی تر را ممنوع کرد و قوانین تبعیض آمیز
بین مسلمان و نامسلمان گذاشت و ...
الان آیا کسی می تواند برود وسط کعبه یا
مقبره امام حسین داد بزند بگوید اسلام حق نیست مسیحیت حق است؟ آیا در این صورت
مسلمین همانند کفتار او را نمی درند؟ اما ممد رسول الله داد زد چند سال هم داد زد
حداکثر یک مشت خاکستر بر سرش ریختند!
خوب این مسلمان هرچقدر اخلاقش به
پیامبراسلام و علی ابی طالب شبیه تر باشد متحجر و تمامیت خواه تر خواهد بود و هر چه کمتر از اسلام
بداند ممکن است کمال همنشینی با نامسلمانان در او اثر کرده و آدم حسابی تر نسبت به
بنیاد گرایان باشد.
دشمنی اسلام با جشنهای ایرانی
علمای سنی ایران به نقل از محمد رسول الله اعلام کردند که باید مراسم نوروز و چهارشنبه سوری به زباله دان تاریخ سپرده شود.
لطفا به دو لینک فوق مراجعه کرده و اصل مطلب را از سایت اهل سنت بخوانید.
«مردم مدینه پیش از اسلام، دو عید داشتند، نوروز و
مهرگان. (که توسط ایرانیان به آنان منتقل شده بود). و چون رسول اکرم
صلی‌الله‌علیه‌وسلم به مدینه آمد برآداب و رسوم ایشان دراین دو عید آگاه شد و
فرمود: خداوند متعال به جای این، دو عید بهتر از آنها به شما ارزانی داشته که یوم
الفطر (عید فطر) و یو م النحر(عید قربان) می‌باشد».این روایت درسنن ابی داود، باب
صلاة العیدین، حدیث شماره (۱۱۳۴) آمده است. آیا این روایت، دلیلی صریح و واضح
برمردود بودن عید نوروز و عید مهرگان نمی‌باشد؟ آیا جایگزین شدن عید فطر و عید
قربان به جای عید نوروز و مهرگان، آن هم از جانب خداوند، معنایی غیر از فسخ شدن این
دو روز می‌باشد؟ ...
عید نوروز مبارک
علی رقم اینکه ملایان مسلمان سعی دارند اعیاد تازیان ( غدیر و فطر و ..) را به عنوان عید اصلی ایرانیان معرفی کنند ولی همچنان آب در هاون می کوبند.
جشن فراملیتی نوروز بر شما مبارک بجای کارت تبریک لوگوهای امروز گوگل را می گذارم که دستکمی از کارت نبریک ندارد.
امام حسین دشمن ایران و ایرانی
ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما
ایرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از
دشمنان ما هم بدتراست. ایرانیهارا باید دستگیر کرد و به مدینه آورد، زنانشانرا
بفروش رسانید و مردانشانرا به بردگی و غلامی اعراب گماشت.
(حسین بن علی، امام سوم شیعیان، سفینه البحار و مدینه الاحکام و الاثار، نوشته حاج شیخ عباسقمی، صفحه ۱۶۴)
جفنگیات مرتضی مطهری درباره چهارشنبه سوری
تا قبل از انقلاب چهارشنبه سوری رسمی بود که در آن از ترقه های خطرناک استفاده نمی شد بلکه شامل مراسم قاشق زنی و پریدن از روی آتش بود رسمی قدیمی که گفته می شود مربوط به قیام کاوه آهنگر بوده است.
گفته می شود مرتضی مطهری از جمله عاقل ترین معتقدین و مبلغین دین اسلام بوده است حال ببینید این مارمولک عاشق خاندان عصمت و طهارت چگونه در سخنرانی های خویش علیه چهارشنبه سوری سخنرانی کرده و برگزارکنندگان آن را احمق خوانده است.
البته قضاوت با خانندگان است که کدام مراسم مایه ننگ و احمقانه است:
مراسم حج که وحوش عربستان بنیانگزارش بوده اند و سالانه میلیونها دلار نصیب اعراب می کند؟
مراسم عزاداری برای علی و حسین و دیگر امامان شیعه که هرکدام کارنامه سیاهی از توحش را بدوش می کشند.
مراسم سنگسار و شلاق زدن مردان و زنان به بهانه های مسخره؟
واقعا باید به حال آن دسته از مردم ابله که برای برقراری نظام اهریمنی جمهوری اسلامی تلاش کرده اند تاسف خورد چراکه جمهری اهریمنی اسلام فقط دو گروه مرید دارد: ابلهان و اهریمن صفتان.
گفته می شود مرتضی مطهری از جمله عاقل ترین معتقدین و مبلغین دین اسلام بوده است حال ببینید این مارمولک عاشق خاندان عصمت و طهارت چگونه در سخنرانی های خویش علیه چهارشنبه سوری سخنرانی کرده و برگزارکنندگان آن را احمق خوانده است.
البته قضاوت با خانندگان است که کدام مراسم مایه ننگ و احمقانه است:
مراسم حج که وحوش عربستان بنیانگزارش بوده اند و سالانه میلیونها دلار نصیب اعراب می کند؟
مراسم عزاداری برای علی و حسین و دیگر امامان شیعه که هرکدام کارنامه سیاهی از توحش را بدوش می کشند.
مراسم سنگسار و شلاق زدن مردان و زنان به بهانه های مسخره؟
واقعا باید به حال آن دسته از مردم ابله که برای برقراری نظام اهریمنی جمهوری اسلامی تلاش کرده اند تاسف خورد چراکه جمهری اهریمنی اسلام فقط دو گروه مرید دارد: ابلهان و اهریمن صفتان.
تقدیم به ملت عرب پرست و عزادارحسین
این شعر به صورت اعلامیه در سطح شهر تهران پخش شده است.
با سلام به مردم عرب پرست بخصوص عاشقان سید سوسمارخور.
این شعر را تقدیم کلیه برادران و خواهران شیعه و عاشقان آقا ابا عبدالله الحسین می کنیم.
با سلام به مردم عرب پرست بخصوص عاشقان سید سوسمارخور.
این شعر را تقدیم کلیه برادران و خواهران شیعه و عاشقان آقا ابا عبدالله الحسین می کنیم.
بر بزرگان جمت اشکی نمی ریزی ولی
در عزای تازیانت عیش عاشوراستی
بر ابو مسلم نمی گریی که خنداندت ولی
در غم طفلان مسلم شیونت بر پاستی
صد هزاران لاله از ایران زمین شد داغ دار
تو هنوزت شیون از داغ دل لیلاستی
این همه سردارملی غوطه وردرخاک و خون
باز چشمت اشکریز اصغر و صغراستی
گریه بر خواری خود کن گرسرزاریت هست
خنده بر شادی خود کن گرت استغناستی
گریه کن بر انـقراض دولت ساسانیان
کین مذلت ها همه برخاسته ازآنجاسـتی
قرن ها سعی تو در بیگاری بیگانه رفت
برسرت بیگانه زان رو سرور و آقاستی
در عزای تازیانت عیش عاشوراستی
بر ابو مسلم نمی گریی که خنداندت ولی
در غم طفلان مسلم شیونت بر پاستی
صد هزاران لاله از ایران زمین شد داغ دار
تو هنوزت شیون از داغ دل لیلاستی
این همه سردارملی غوطه وردرخاک و خون
باز چشمت اشکریز اصغر و صغراستی
گریه بر خواری خود کن گرسرزاریت هست
خنده بر شادی خود کن گرت استغناستی
گریه کن بر انـقراض دولت ساسانیان
کین مذلت ها همه برخاسته ازآنجاسـتی
قرن ها سعی تو در بیگاری بیگانه رفت
برسرت بیگانه زان رو سرور و آقاستی
قتل امام حسین مصیبت یا مرحمت؟
مسلمین بخصوص شیعیان متخصص تبلیغات یک طرفه هستند:
حادثه اول: پدر بزرگ حسین بن علی با طمعی که به زنان و اموال یهودیان مدینه داشت پس از محاصره بنی قریظه و بستن آب و غذا به روی مردم بنی قریظه آنان را وادار به تسلیم کرد سپس دستور نسل کشی صادر کرد و تمام پسران و مردان اعم از نوجوان و جوان و پیر را که حدود 700 نفر می شدند را گردن زد و دستور تجاوز به زنان و دختران آنان را به عنوان قنیمت جنگی صادر کرد و تمام اموال آنان را نیز تصاحب کرد.
حادثه دوم: حسین بن علی به طمع قتل یزید و در دست گرفتن قدرت و چپاول ثروت دمشق علیه یزید کودتا کرد اما مردم از او حمایت نکردند و سرش بسان یک بز بریده شد. جالب اینجاست که یزید و سپاهیانش به زنان آنان تجاوز نکردند و حتی به زینب اجازه دادند تا می تواند علیه یزید سخنرانی کند.
قضاوت با شماست یزید وحشی تر بود یا محمد رسول الله؟ و دوم مردم ایران ابله ترند یا مردم عربستان؟ مردم عربستان محرم را به عنوان سال نو قمری جشن می گیرند و مردم ایران برای یک وحشی که در جنگ ایرانیان را به قتل رسانیده و به ایرانیان تجاوز کرده عزا می گیرند.
عزادارن حسینی تخم و ترکه تجاوز اعراب سوسمار خورند و ایرانی نیستند.
حادثه اول: پدر بزرگ حسین بن علی با طمعی که به زنان و اموال یهودیان مدینه داشت پس از محاصره بنی قریظه و بستن آب و غذا به روی مردم بنی قریظه آنان را وادار به تسلیم کرد سپس دستور نسل کشی صادر کرد و تمام پسران و مردان اعم از نوجوان و جوان و پیر را که حدود 700 نفر می شدند را گردن زد و دستور تجاوز به زنان و دختران آنان را به عنوان قنیمت جنگی صادر کرد و تمام اموال آنان را نیز تصاحب کرد.
حادثه دوم: حسین بن علی به طمع قتل یزید و در دست گرفتن قدرت و چپاول ثروت دمشق علیه یزید کودتا کرد اما مردم از او حمایت نکردند و سرش بسان یک بز بریده شد. جالب اینجاست که یزید و سپاهیانش به زنان آنان تجاوز نکردند و حتی به زینب اجازه دادند تا می تواند علیه یزید سخنرانی کند.
قضاوت با شماست یزید وحشی تر بود یا محمد رسول الله؟ و دوم مردم ایران ابله ترند یا مردم عربستان؟ مردم عربستان محرم را به عنوان سال نو قمری جشن می گیرند و مردم ایران برای یک وحشی که در جنگ ایرانیان را به قتل رسانیده و به ایرانیان تجاوز کرده عزا می گیرند.
عزادارن حسینی تخم و ترکه تجاوز اعراب سوسمار خورند و ایرانی نیستند.
اشتراک در:
پست‌ها (Atom)