درود بر شما دوستان
به علت عدم دسترسی به اینترنت مدتی قادر به روزآمد کردن وبلاگم نبودم.
جنگ انتصاباتی
بر عکس پیش بینی هایی که میشد مقام عظمای ولایت!؟ احمقانه ترین ایده را در پیش گرفت و فرمان داد تا با تقلب در انتخابات عنتری نژاد را که منفور اکثریت قریب به اتفاق ملت ایران است به سمت ریاست جمهور منصوب کنند.
ابتدا پیش بینی می کردیم مثل قبل که خاتمی را برای اعاده حیثیت و آبروی نظام اسلامی با تایید رهبر علم کردند این بار موسوی را از توی صندوق در آورند اما جنگ درون حکومتی بر سر قدرت رفت که گلیم حاکمیت را از زیر پای هر دو جناح به زیر بکشد.
البته هنوز اوضاع تحت کنترل است و اگر رهبر کوتاه بیاید و احمدی نژاد کنار برود شانس بقای بیشتری برای نظام اولیگارشی موجود بوجود می آید و در حقیقت این انتصابات و شورش های پس از آن می تواند با سفسطه های آخوندی و تبلیغات حساب شده همگی به پای عشق و علاقه مردم به اسلامیت و جمهوریت نظام گذاشته شود! ( به شعارها توجه کنید! الله اکبر! یاحسین میر حسین ! و...)
حضور میلیونی ملت
در جریان تبلیغات انتخابات متینگ هواداران موسوی در تهران به زحمت به دویست هزار نفر می رسید ولی پس از کودتای انتصاباتی در اولین اعتراض 3 میلیون نفر به بیرون آمدند.
بخشی از معترضین در ابتدا از مخالفین موسوی و کروبی بودند ولی وقتی دیدند درگیری جدی است و وقتی دیدند متحجرترین جناح حزب الله یعنی جناح راست در آستانه ایجاد اختناقی شدید تر از زمان خمینی و زمان خاتمی و در جهت تحکیم منافع تروریستهای اطلاعاتی و امنیتی مسلمان است و کشور در آستانه چپاول همه جانبه است بین بد و بدتر جانب بد را گرفته به خیابانها ریختند.
رفته رفته شعارهای ملت که در هواداری از موسوی بود جنبه عاقلانه به خود گرفته و به سمت شعارهای دموکراسی خواهی و حقوق بشر گسترش یافت.
قتل عام مردم
هزاران کفتار بسیجی و سپاهی برای سرکوب ملت ایران روانه خیابانها شدند و صدها نفر را به شهادت رسانیدند و هزاران نفر را به شکنجه گاه های اسلام ناب محمدی سرازیر کردند.
اما اعتراضات کماکان ادامه دارد.
حیله ملایان ادامه دارد
ملت باید توجه کنند که زندگی و وقت خود را فدای براندازی کفتار و ابقای گرگ و روباه نکنند!
توجه شما عزیزان را به چند نکته درباره این قیام جلب میکنم:
1) هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، هادی غفاری که از اراذل و اوباش زالو صفت حوزه علمیه هستند و مدارک متعددی درباره جنایات این وحوش وجود دارد از جمله رهبران ضد احمدی نژاد هستند که به ترفندهای تبلیغاتی قصد دارند مدیریت و کنترل جنبش را به عهده بگیرند.
2) موسوی خودش کارنامه درخشانی ندارد و مرید خمینی آدم کش بوده است.
3) شعارهای الله اکبر و یاحسین میر حسین و ... بهانه بدست ملایان می دهد که آن را به علاقه مردم به بقای حکومت اسلام ناب محمدی تبلیغ کنند.
4) آیا اصلاح طلب واقعی کسی است که چشم بر جنایات خمینی ببندد و سپس در این قیام خمینی را علم کند که ما می خواهیم مطابق با الگوی خمینی حکومت کنیم؟
در حقیقت باید توجه کنید که کروبی و هاشمی رفسنجانی هم ملا هستند و هم صاحب قدرت در نظام اسلامی یک ملا نمی تواند منادی حقوق بشر باشد چون اسلام یک دین شیطانی است که با عواطف پاک انسانی فاصله داردو اگر یک ملا پیرو جدایی دین و سیاست و حتی پیرو سکولاریسم باشد باز نمی تواند رهبری اصلاحات دموکراتیک و انسانی را به عهده بگیرد چون عقیده اش بر پایه اسلام استوار است.
موسوی هم یک سید است که دل در گرو قوانین متحجرانه اسلام دارد و مطیع و فرمانبردار خمینی سفاک بوده است.
دقت کنید موسوی در جریان تبلیغات انتخاباتی دعوت جلسه ملی مذهبی ها را که روشنفکرترین بخش انقلابیون مسلمان بودند را رد کرد و اعلام کرد اصلا با آنها هیچ کاری نخواهد داشت و هیچ اعتنایی به آنها ندارد! خب! این آقا اگر آزادیخواه بود این چه ژست قدرت طلبانه بود که در زمان قبل از انتخابات گرفت؟
یعنی ایشان قبل از انتخابات اعلام کرد حتی ملی-مذهبی ها در دولت آینده وی یا به عنوان حتی یک شهروند حق چندانی نخواهند داشت و خود دیگر حساب پیروان ادیان دیگر و پیروان کمونیسم و سکولاریسم و دموکراسی و لیبرالیسم و ... را بکنید!
بزرگترین امتیاز این انتصابات این بود که دست تمام جناح ها و مقامات چپ و راست و دست رهبری و سپاه برای مردم ساده لوح نیز رو شد و پایه های تبلیغاتی این نظام در عمل سست و ویران شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر